گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش دهم: سوره ي نوح



اول
کلیات
در مکه نازل شده و داراي 28 آیه، 224 کلمه و 929 حرف است. این سوره هفتادمین سوره در ترتیب نزول « نوح » کلیات: سورهي
صفحه 79 از 134
« نُوح » ، و هفتاد و یکمین سوره در چینش کنونی قرآن است. تنها نام این سوره (« ابراهیم » و قبل از سورهي « نحل » (بعد از سورهي
است که از آیهي اول آن گرفته شده است.
فضیلت
را قرائت کند از مؤمنانی به شمار میآید « نوح » فضیلت: در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که هر کس سورهي
البته این گونه آثار براي کسانی است که این سوره را بخوانند و به آن عمل کنند. «1» . که دعوت نوح پیامبر به آنان رسیده است
اهداف
اهداف: کل سورهي نوح بیان داستان نوح و برخوردها و مباحثات او با کافران است و هدف آن بیان نشانههاي خدا و عذاب الهی بر
اهل باطل و هشدار به مشرکان مکه و تسلی به پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان است.
مطالب
2. بیان نشانههاي خدا مطالب: الف) عقاید: 1. دعوت به پرستش خدا (در آیهي 3)؛ ص: 250
. 3. یادي از عذاب دنیوي قوم نوح و عذاب اخروي آنها (در آیهي 25 ). ب) اخلاق: 1 ؛(20 - در جهان آفرینش (در آیات 15
2. بیان رفتار تکبّرآمیز مشرکان در مقابل پیامبران (در آیهي 8)؛ ج) داستان: گزارش مفصلی از داستان ؛( دعوت به تقوا (در آیهي 3
28 )؛ در ضمن این داستان گزارش جالبی از نام - نوح و هشدارها و مباحثات او با قومش و سپس نفرین او به کافران (در آیات 1
بتهاي مشرکان و اصرار آنان بر بتپرستی آمده است (آیهي 23 ). *** ص: 251
دوم
دوم: محتواي سورهي نوح قرآن کریم در آیات اول تا چهارم سورهي نوح به اهداف رسالت نوح علیه السلام و تأثیر دینپذیري در
4. إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَی قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَکَ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَهُمْ - آمرزش گناهان و طول عمر انسانها اشاره میکند و میفرماید: 1
عَذَابٌ أَلِیمٌ* قَالَ یَاقَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ* أَنِ اعْبُدُوْا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ* یَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَی أَجَلٍ مُسَ مَّیً إِنَّ
قومت را هشدار ده، پیش از آنکه » : أَجَ لَ اللَّهِ إِذَا جَ اءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ در حقیقت، ما نوح را به سوي قومش فرستادیم که
اي قوم من! در حقیقت، من براي شما هشدارگري روشنگرم،* که خدا را بپرستید و » : گفت *«. عذاب دردناکی به سراغشان آید
خودتان را از [عذاب او حفظ کنید و [مرا] اطاعت کنید.* تا بخشی از پیامدهاي (گناهان) تان را براي شما بیامرزد و (مرگ) شما را
تا سرآمد معیّنی به تأخیر اندازد؛ [چرا] که هنگامی که سرآمد (مرگ حتمی) الهی فرارسد، به تأخیر افتاده نمیشود، اگر شما
نکتهها و اشارهها: 1. نوح علیه السلام یکی از پیامبران بزرگ الهی بود که مدت زیادي در میان قوم خویش زندگی «. میدانستید
کرد و مردم را به سوي توحید وتقوا فرا خواند، ولی قوم کافر در برابر او لجاجت کردند و پس از صدها سال تبلیغ، تنها عدهي
«1» . اندکی به او ایمان آوردند. نام این پیامبر الهی 43 بار در قرآن آمده و در 29 سورهي قرآن در مورد او سخن گفته شده است
2. در این آیات به اهداف رسالت نوح اشاره شده که عبارتاند از: الف) هشدار به ص: 252
مردم قبل از رسیدن عذاب الهی؛ ب) فراخوان به سوي پرستش خدا؛ ج) فراخوان به سوي تقوا و خودنگهداري از گناه؛ د) فراخوان
به سوي اطاعت از رهبر الهی و دستورات دینی. 3. در این آیات چند نتیجه براي دینپذیري بیان شده است: الف) آمرزش گناهان؛
ب) طولانی شدن عمر انسان. شاید یکی از دلایل این امر آن باشد که پرستش خدا و عمل به دستورات دینی موجب آرامش و
صفحه 80 از 134
بهداشت روانی انسان میشود که سلامت روانی و طول عمر انسان را به دنبال دارد. 4. گناه موجب کوتاهی عمر انسان میشود، چرا
که گناهان بر جسم و روح انسان ضربه میزنند. از امام صادق علیه السلام روایت شده: کسانی که بر اثر گناه میمیرند بیش از
کسانی هستند که به مرگ طبیعی از دنیا میروند و کسانی که بر اثر نیکوکاري عمر طولانی پیدا میکنند، بیش از کسانی هستند که
5. اجل و سررسید عمر انسان دو گونه است: یکی اجل معین و نهایی که قابل تغییر «1» ! بر اثر عوامل طبیعی عمرشان زیاد میشود
نیست؛ چون هر انسانی به طور طبیعی خواهد مرد و یا عذاب حتمی الهی به او خواهد رسید. دوم اجل مُعلّق یا مشروط و نزدیک که
قابل تغییر است و یکی از عواملی که آن را به تأخیر میاندازد و عمر را طولانی میکند، پرستش، تقوا و پیروي از رهبر الهی است.
6. این یک قاعده است که هر کس ایمان بیاورد و از دستورات رهبر اسلام اطاعت ص: 253
کند، گناهان قبلی او آمرزیده میشود. بر این قاعده در سخنان نوح علیه السلام اشاره شده بود و در اسلام نیز تحت عنوان قاعدهي
از آن یاد میشود؛ از این رو برخی مفسران گفتهاند که این قاعدهي عمومی در همهي ادیان «. اسلام ما قبل آن را جبران میکند »
است. 7. در این آیه نوح علیه السلام مردم را به پیروي از خود دعوت میکند. این دعوت در حقیقت دعوت به پیروي از دستورات
الهی است نه دعوت به خود، چون پیامبر چیزي جز دستورات الهی را بیان نمیکنند. 8. در این آیات بر هشدارگري نوح تأکید شده
است با آن که پیامبران دو وظیفهي بشارت و هشدار دارند؛ شاید بدین خاطر که هشدار تأثیر بیشتري دارد و ضامن اجراي قوانین
. است و یا به خاطر خصوصیت قوم لجوج نوح. آموزهها و پیامها: 1. یکی از اهداف رهبران الهی هشدار دادن به مردم است. 2
. (رهبران و مبلغان دینی) هشدارگري شما همراه با روشنگري باشد. 3. مبلغان دینی مردم را به توحید، اخلاق و احکام فرا خوانند. 4
دینپذیري موجب آمرزش گناهان و طولانی شدن عمر انسان میشود. 5. اجل حتمی انسان تغییرناپذیر است. 6. عوامل معنوي در
به شیوههاي تبلیغی نوح علیه السلام و « نوح » کوتاهی و بلندي عمر انسان مؤثرند. *** قرآن کریم در آیات پنجم تا نهم سورهي
9. قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَاراً* فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَاراً* وَإِنِّی کُلَّمَا - لجاجت قوم او اشاره میکند و میفرماید: 5
دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَ رُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَاراً* ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَاراً* ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنتُ
پروردگارا! در واقع، من قوم خود را شب و » : لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَاراً ص: 254 (نوح) گفت
روز فراخواندم،* و [لی فراخواندن من (چیزي) جز بر فرار آنان نیفزود.* و در حقیقت، من هر گاه آنان را فراخواندم تا آنان را
بیامرزي، انگشتانشان را در گوشهایشان قرار دادند و لباسهایشان را بر سر کشیدند و (در مخالفت) پافشاري کردند و با استکبار
تکبّر ورزیدند.* سپس در واقع، من آنان را با صداي بلند فراخواندم،* سپس به راستی من (حقایق را) برایشان آشکار کردم و
پنهانی برایشان رازگویی کردم، نکتهها و اشارهها: 1. نوح علیه السلام از هر فرصتی در شبانه روز براي هدایت مردم استفاده میکرد
و شیوههاي مختلف تبلیغی را به کار میبرد تا مردم را به سوي توحید فرا خواند، ولی بازهم قوم نوح لجاجت کردند و واکنش منفی
نشان دادند و از این رو گرفتار عذاب شدند. 2. شیوهها و اصول تبلیغی نوح علیه السلام میتواند برنامهي تبلیغی مناسبی براي مبلغان
دینی و رهبران الهی ترسیم کند. این اصول و شیوههاي تبلیغی عبارتاند از: الف) تبلیغات باید در شب و روز ادامه داشته باشد و
منحصر به زمان خاصی نباشد؛ ب) تبلیغات باید آشکار و پنهانی باشد، یعنی به شیوهي خاص تبلیغی منحصر نشود؛ ج) در تبلیغات
باید از وسایل سمعی و بصري استفاده کرد؛ د) مبلّغ نباید از واکنش منفی و فرار مردم نا امید شود بلکه باید به تبلیغات خود ادامه
دهد تا نتیجه بگیرد؛ ه) هدف مبلغ دینی باید پاك کردن مردم از گناه باشد و باید این هدف را براي مردم بیان کند. 3. در این
آیات بیان شده که مخاطبان نوح علیه السلام در برابر تبلیغات او واکنشهاي منفی داشتند؛ از جمله این که: الف) از نوح پیامبر فرار
میکردند تا با او روبهرو نشوند و در معرض تبلیغات او قرار نگیرند. ص: 255 ب) انگشتانشان
را در گوشها میگذاشتند و لباس بر سر میکشیدند تا چشم آنان به نوح علیه السلام نیفتد و گوششان حقایق را نشنود. ج) تکبّر
شدید در برابر آیات الهی و پیامبر خدا از واکنشهاي منفی قوم نوح علیه السلام بود. د) اصرار بر مخالفت و لجاجت نیز از
صفحه 81 از 134
ویژگیهاي قوم نوح بود. گاهی آیات الهی و سخنان پندآموز رهبران الهی در دلهاي آلوده تأثیر منفی دارد و بر لجاجت آنان
میافزاید، همان طور که قرآن موجب خسارت بیشتر ستمکاران میشود. آري؛ باران که در لطافت طبعش ملال نیست در باغ لاله
روید و در شوره زار 4. این آیات به مبلغان دینی و رهبران الهی گوشزد میکند که همیشه منتظر استقبال مردم و واکنش مثبت
آنان نباشند بلکه خود را براي شرایط سخت تبلیغی و لجاجت و تکبر افراد آماده سازند و همانند نوح از هر فرصتی براي هدایت
استفاده کنند. 5. استقامت نوح علیه السلام الگویی براي مبلغان و رهبران دینی است. برخی مفسران نوشتهاند که پس از نهصد و
پنجاه سال تبلیغ دینی نوح علیه السلام، تنها حدود هشتاد نفر به او ایمان آوردند، یعنی تقریباً هر دوازده سال یک نفر، ولی بازهم
نوح به تبلیغات خود به طور خصوصی و عمومی ادامه میداد و در برابر توهین و فرار و واکنشهاي منفی مردم مقاومت میکرد.
آري؛ جهان کنونی نیز به مبلغانی با همت و استقامتِ نوح نیاز دارد تا مستکبران فراري از حقیقت را هدایت کنند. 6. فرار از حقیقت
هنوز هم در جامعهي بشري وجود دارد ولی شکلهاي آن متفاوت شده است. امروز هم باطلگرایان به شراب، مواد مخدر و
سرگرمیهاي ناسالم پناه میبرند تا حقایق را نبینند و نشنوند. امروز هم مستکبران جهان از انواع تبلیغات و امواج رادیویی، تلوزیونی،
ماهواره و اینترنت استفاده میکنند تا جلوي چشم و گوش جوانان را بگیرند ص: 256 تا حقایق
دینی را نشنوند، به سوي معنویت و کمال گام برندارند و براي همیشه اسیر چنگ آنان باشند. آموزهها و پیامها: 1. مبلغان و رهبران
الهی از انواع شیوههاي تبلیغی و از هر فرصتی براي هدایت مردم استفاده کنند. 2. از واکنشهاي منفی مخالفان دین دلسرد نشوید
که این مطلب سابقهاي تاریخی دارد. 3. مخالفان دین از حقیقت گریزاناند و حاضر به شنیدن و دیدن آن نیستند. 4. مخالفان دین
گرفتار تکبّر و لجاجت شدهاند. *** قرآن کریم در آیات دهم تا دوازدهم سورهي نوح به سخنان هدایتگرانهي نوح در مورد نتایج
12 . فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَ انَ غَفَّاراً* یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُم مِدْرَاراً* - مادي و معنوي استغفار اشاره میکند و میفرماید: 10
از پروردگارتان آمرزش بخواهید؛ [چرا] که او بسیار » : وَیُمْدِدْکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَکُ مْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَکُ مْ أَنْهَاراً و گفتم
آمرزنده است؛* تا (باران) آسمان را پیدرپی بر شما [فرو] فرستد،* و شما را با اموال و پسران مدد رساند و براي شما باغ هایی قرار
دهد و براي شما نهرهایی قرار دهد. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دو نتیجهي عمدهي استغفار اشاره شده است: الف) موجب
بخشش گناهان و پاك شدن انسان میشود؛ زیرا خدا آمرزنده است و توبهي انسان را میپذیرد. ب) موجب برکات مادي، همچون
.2 نزول باران، پیدایش نهرها، رشد درختان باغها و زیاد شدن اموال و پسران میشود. ص: 257
بین امور معنوي و مادي ارتباط وجود دارد. برخی امور معنوي همچون استغفار و ترك گناه موجب افزایش رفاه مادي و آبادي
«1» دنیاي انسان میشود. در بعضی از آیات دیگر قرآن نیز بیان شده که ایمان و تقوا موجب افزایش برکات آسمان و زمین میشود
البته این رابطه نه تنها یک رابطهي معنوي است بلکه رابطهي «2» . و نیز عمل به کتابهاي آسمانی موجب افزایش روزي میگردد
مادي روشنی نیز در این زمینه وجود دارد. کفر و شرك و گناه، سرچشمهي قانونشکنی و فساد اخلاقی و متزلزل شدن وحدت
اجتماعی و هدر رفتن نیروهاي انسانی و اقتصادي و رواج ظلم میشود و جامعه را به سوي سقوط میکشاند. اما ایمان و تقوا و
دوري از گناه جامعه را به سوي عدالت و حاکمیت ارزشهاي اخلاقی و انفاق و ایثار به پیش میبرد و جامعهاي آباد و مرفه
و از پیامبر «3» . میسازد. 3. از امام علی علیه السلام روایت شده: زیاد استغفار نمایید که موجب جذب روزي به سوي خود میشوید
صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس به او نعمتی رسید، شکر و حمد خدا را به جاي آورد و کسی که روزياش تأخیر کرده،
و نیز امام علی علیه السلام در حدیثی، با اشاره به آیهي فوق، استغفار را موجب فزونی رزق و رحمت «4» . از خدا طلب آمرزش کند
4. خدا نفرمود که اگر استغفار کنید باران میبارد بلکه فرمود: ص: 258 «5» . معرفی کردند
بارانی پی در پی میبارد، چنان که گویی آسمان میخواهد نازل شود؛ البته بارانی که موجب سرسبزي و قابل کنترل در نهرهاست.
5. در این آیات به افزایش پسران اشاره شده اما از افزایش دختران یاد نشده است؛ شاید این مطلب به خاطر آن باشد که میخواسته
صفحه 82 از 134
در این جا منابع اقتصادي آن جامعه را بر شمارد که یکی ثروت و دیگري نیروي کار فعالتر یعنی مردان بودهاند. 6. رشد درختان و
باغ و پیدایش نهرها، در واقع نتیجهي نزول بارانهاي زیاد است. این تعبیرات اشاره به آن است که بارانهایی که پس از استغفار
میآید سیل آسا و ویرانگر نیست بلکه قابل کنترل در نهرهاست و موجب رشد گیاهان میشود. آموزهها و پیامها: 1. استغفار
پیامدهاي مثبت معنوي و مادي دارد. 2. گناهکاري و عدم استغفار مانع آبادانی زمین و رشد اقتصادي بشر است. 3. استغفار موجب
افزایش باران و آبهاي جاري و در نتیجه موجب سرسبزي زمین میشود. 4. اگر میخواهید ثروت و فرزندان شما زیاد شود،
با اشاره به نشانهها و نعمتهاي خدا، در مورد خداگریزي « نوح » استغفار کنید. *** قرآن کریم در آیات سیزدهم تا بیستم سورهي
20 . مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً* وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَاراً* أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَوَاتٍ طِبَاقاً* - هشدار میدهد و میفرماید: 13
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً* وَاللَّهُ أَنبَتَکُم مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتاً* ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجاً* وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ
الْأَرْضَ بِسَاطاً* لِّتَسْلُکُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجاً ص: 259 شما را چه شده که به عظمت خدا امیدي
ندارید؟!* در حالی که به یقین، شما را گوناگون آفرید.* آیا نظر نکردهاید که خدا چگونه هفت آسمان را طبقهبندي شده
آفرید،* و ماه را در آن (آسمان) ها نورانی قرار داد و خورشید را چراغی قرارداد؟!* و خدا شما را با روییدنی (همچون گیاه) از
زمین رویانید؛* سپس شما را به آن (زمین) باز میگرداند و (در رستاخیز) به طور کامل بیرون میآورد؟!* و خدا زمین را براي شما
نکتهها و اشارهها: 1. یکی از نشانههاي عظمت خدا آن است که «!؟ گسترده قرار داد،* تا از آن به راهها (ي وسیعِ) درهها، راه یابید
انسانها را به صورتهاي گوناگونی آفریده است، به طوري که رنگها، سلیقهها، خواستهها، ویژگیهاي روحی و روانی و
خصوصیات جسمی متفاوتی دارند و دگرگونیهاي زیادي در جسم آنها پدید آمده و مراحل مختلفی را از نطفه، علقه تا تولد از
مادر و رشد طی کردهاند، و نیز روحیات و احساسات انسان همواره در حال تغییر است. آري؛ شناخت این مراحل، انسان را با
عظمت خدا بیشتر آشنا میکند و امید او به رحمت خدا و سپاسگزارياش را افزایش میدهد، ولی جهل به عظمت خدا، انسان را
به غفلت و ناسپاسی سوق میدهد. 2. در این آیات به نشانههاي خدا در صحنهي آسمان و زمین و آفرینش انسان و معاد او اشاره
شده است. شناخت این نشانهها انسان را با توحید آشناتر کرده، به پرستش حق سوق میدهد و از این رو نوح علیه السلام این
3. قرآن هفت بار به صراحت از هفت آسمان ص: 260 «1» . نشانهها را براي قوم خود بیان کرد
یاد کرده است ولی در این آیه از زبان نوح پیامبر صلی الله علیه و آله نقل میکند. این مطلب نشان میدهد که مسألهي هفت آسمان
قبل از اسلام، مسیحیت، یهود و حتی قبل از ابراهیم علیه السلام مطرح بوده است. پس نمیتوان گفت قرآن این مطلب را از یونانیان
(مثل بطلمیوس) و تورات گرفته است. 4. منظور از آسمانهاي هفتگانه، مجموعههایی از کهکشانها و کرات آسمانی یا هفت
که البته در این جا احتمال اول با ظاهر آیات سازگارتر است؛ چرا که سخن «1» طبقهي جوّ زمین یا مراتب آسمانهاي معنوي است
به معناي مطابقت و گاهی به معناي قرار گرفتن چیزي بالاي « طِباق » . از دیدن طبقات آسمان است، که با لایههاي جوّ تناسب دارد. 5
چیزي است؛ بنابر این معنا، آسمانهاي هفتگانه بالاي یکدیگر قرار گرفتهاند که ما فقط یکی از این آسمانها را میبینیم؛ و گاهی
طباق به معناي هماهنگی و مطابقت دو چیز با یکدیگر است که بنا بر این معناي آیهي فوق به طبقهبندي شدن، هماهنگی و
به معناي چراغ است که از درون خودش نور میافشاند و از این « سراج » . مطابقت آسمانها در نظم، عظمت و زیبایی اشاره دارد. 6
مفهوم « نور » رو با خورشید متناسب است که نور آن از فعل و انفعالات و انفجارات و سوختن مواد درون آن تأمین میشود. اما
عامی دارد و شامل نور غیر مستقیم نیز میشود و از این رو با ماه تناسب دارد که نور آن انعکاس نور خورشید است. آري؛ این
دقتها در تعبیرات قرآنی شگفتانگیز و نشانهي گویندهاي داناست. 7. در این آیات انسان به گیاهی تشبیه شده که از زمین
میروید و در ص: 261 حقیقت خدا باغبان اوست. این تعبیر بسیار پرمعناست و نشان میدهد که
هدایت خدا در مورد انسان فقط کار یک معلم نیست بلکه او همچون باغبانی دلسوز، بذر وجود انسان را در محیط مناسب، و مواد
صفحه 83 از 134
لازم را در اختیار او قرار میدهد و به او رسیدگی میکند تا استعدادهاي نهفتهاش شکوفا شود. 8. مقصود از رویش انسان از خاك،
یا همان آفرینش نخستین انسان از خاك است و یا آن که تمام مواد غذایی که بدن انسان را میسازد، مستقیم یا غیر مستقیم، از
زمین است. 9. یکی از نشانههاي خدا آن است که زمین را در همان حال که کروي است و با سرعت سرسام آوري حرکت میکند،
به صورت فرش گستردهاي قرار داده است که انسان به راحتی بر آن زندگی و استراحت میکند و در راهها و درههاي گسترده آن
10 . در این آیات هم به مبدأ هستی و نشانههاي او اشاره شده و هم به معاد؛ یعنی همان کسی که میتواند «1» . رفت و آمد مینماید
شما را از خاك بیافریند، میتواند شما را به خاك تبدیل کند و بار دیگر از خاك خارج سازد و در رستاخیز زنده و حاضر نماید.
آموزهها و پیامها: 1. به آفرینش گوناگون خودتان بنگرید و به عظمت خدا پی ببرید و به رحمت او امیدوار باشید. 2. از
کیهانشناسی به خداشناسی برسید. 3. باغبان گل وجود شما خداست. 4. شما از خاکید و به سوي خاك باز میگردید و در
رستاخیز سر از خاك برمیدارید. 5. با مطالعه در مبدأ و معاد خودتان، خداشناس شوید. 6. با مطالعات زمینشناسی خداشناس
به « نوح » شوید. *** ص: 262 قرآن کریم در آیات بیست و یکم تا بیست و چهارم سورهي
24 . قَالَ نُوحٌ رَّبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی - شِکوهي نوح از قومش و نیرنگ بازي و بتپرستی و گمراهی قوم او اشاره میکند و میفرماید: 21
وَاتَّبَعُوا مَن لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَ اراً* وَمَکَرُوا مَکْراً کُبَّاراً* وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّاً وَلَا سُوَاعاً وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ
پروردگارا! در حقیقت، آنان مرا نافرمانی کردند و از کسی پیروي » : وَنَسْراً* وَقَدْ أَضَ لُّوا کَثِیراً وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَ لَالًا نوح گفت
کردند که مالش و فرزندش جز زیان بر او نیفزوده است؛* و با فریبی بسیار بزرگ فریبکاري کردند،* و گفتند: حتماً معبودتان را
را رها نکنید؛* و به یقین، بسیاري را گمراه کردند. (خدایا) « نَسر » و « یَعُوق » و « یَغُوث » و « سُواع » و « وَدّ » ( رها نکنید و البته (بتهاي
نکتهها و اشارهها: 1. قوم نوح میتوانستند دو راه را انتخاب کنند: اول راه هدایت و پیروي از رهبر «! ستمکاران را جز گمراهی میفزا
الهی و دوم راه گمراهی و پیروي از سران زیانکار خویش. قوم نوح راه دوم را برگزیدند و بدین ترتیب با مصرف سرمایههاي
وجودي خویش در راه بتپرستی و گمراهی به خویشتن ستم کردند. 2. سران کفر، سرمایهها و فرزندان خود را در مسیر صحیح به
کار نمیبرند بلکه در مسیر فساد و گناه از آنها استفاده میکنند و از این رو گرفتار زیانکاري میشوند. 3. مقصود از نیرنگ بزرگ
در این آیات چیست؟ برخی مفسران احتمال دادهاند که این نیرنگ بزرگ همان مسألهي بتپرستی است که از زمان نوح علیه
.4 السلام شروع شد و رواج یافت و این یکی از حیلههاي شیطان یا شیطانصفتان بود. ص: 263
سران کفر مردم را به بتپرستی تشویق میکردند؛ سود خویش را در گمراهی و جهل مردم میدیدند و از گسترش دین توحیدي
که مایهي عدالت و ظلمستیزي است وحشت داشتند. 5. در این آیات به پنج بت مشهور قوم نوح اشاره شده است. برخی مفسران در
مورد منشأ پیدایش آنها نوشتهاند که الف) اینها نام پنج مرد صالح بود که قبل از نوح زندگی میکردند و مردم به آنها علاقه
داشتند و از این رو مجسمههاي آنان را ساختند و گرامی داشتند و این گرامی داشت، تدریجاً با تحریک شیطان، در نسلهاي بعدي
به صورت بتپرستی درآمد؛ ب) این نامها نام فرزندان آدم علیه السلام بود که مجسمههاي آنان ساخته شد و در عصر نوح پرستش
آنان بالا گرفت؛ ج) این پنج بت به یاد آدم علیه السلام ساخته شد و مورد پرستش قرار گرفت، چرا که نوح از پرستش قبر او
البته مانعی ندارد که همهي این موارد صحیح باشد، یا آن پنج مرد صالح از فرزندان آدم بوده باشند. 6. این «1» . جلوگیري میکرد
که به صورت مردي بود، در طایفهي بنی « وَدّ » بتهاي پنجگانه یا نام و یاد آنان به عربهاي جاهلی منتقل شد و قبل از اسلام، بت
که به صورت شیري بود در طائفهي بنی « یَغُوث » که به صورت زنی بود، در قبیله هُزیل و بت « سُواع » کلب پرستش میشد و بت
که به صورت پرنده باز بود در طایفهي « نَسر » که به صورت اسب بود در طایفهي هَمدان و بت « یَعُوق » قطیف یا بنی مذجح، و بت
7. در این آیات نوح علیه السلام به قوم ستمکار خود نفرین کرد که بر گمراهی تفسیر قرآن مهر «2» . ذِي الکلاع پرستش میشد
جلد بیست و یکم، ص: 264 آنان بیفزاید. این نفرین به معناي آن است که خدا توفیق هدایت را از آنان بگیرد و آنان را در
صفحه 84 از 134
گمراهی وانهد و یا آن که خدا آنان را به خاطر ستمکاريشان مجازات کند. به هر حال این نفرین و سلب توفیق و مجازات به خاطر
ستمکاري خودشان و در حقیقت، نتیجه و اثر آن بود. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی شِکوهي خود را به درگاه خدا ببرند. 2. اگر
. رهبر الهی را رها کنید، گرفتار رهبران زیانکار میشوید. 3. سرمایههاي کفرپیشگان مایهي (آزمایش و) زیانکاري آنان است. 4
سران کفر به دنبال نیرنگبازي و تشویق بتپرستی هستند (پس مراقب باشید). 5. رهبران کفر، گمراهگر و ستمپیشهاند. 6. گمراه
کردن مردم و ستمکاري، موجب افزایش گمراهی خود انسان میشود. *** قرآن کریم در آیات بیست و پنجم تا بیست و هشتم
28 . مِمَّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا - سورهي نوح با اشاره به عوامل عذاب قوم نوح، دعاها و نفرینهاي او را بیان میکند و میفرماید: 25
فَأُدْخِلُوا نَاراً فَلَمْ یَجِ دُوا لَهُم مِن دُونِ اللَّهِ أَن َ ص اراً* وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّاراً* إِنَّکَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِ لُّوا
عِبَادَكَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً* رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَيَّ وَلِمنَ دَخَ لَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارَا به
پروردگارا! بر » : خاطر خطاهایشان غرقه شدند و به آتشی درآورده شدند و جز خدا هیچ یاورانی براي خود نیافتند.* و نوح گفت
زمین، از کافران، هیچ ساکن خانهاي وا مگذار!* [چرا] که تو اگر آنان را واگذاري، بندگانت را گمراه میکنند و جز (نسل) بدکار
بسیار ناسپاس نمیزایند.* پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و کسی را که با ایمان داخل خانهي من شد و مردان مومن و زنان مومن را
ص: 265 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به چند «! بیامرز؛ و ستمکاران را جز نابودي میفزا
عامل عذاب قوم نوح اشاره شده است که عبارتاند از: الف) خطاها و گناهان قوم نوح که زمینهساز عذاب آنان در دنیا و آخرت
شد؛ ب) کفر این قوم که تا لحظهي عذاب ادامه داشت؛ ج) آنان هم خود گمراه بودند و هم دیگران را گمراه میساختند و از این
رو نسل آینده نیز از دست آنان در امان نبودند و فرزندان خود را کفرپیشه تربیت میکردند؛ د) قوم نوح مردمی ستمکار بودند و از
این رو مستحقّ عذاب الهی شدند. یعنی نابودي قوم نوح بر اساس حکمت الهی بود؛ چون قومی که خود فاسد است و دیگران را نیز
فاسد میکند، حق ادامهي حیات ندارد. این یک قانون است و هر قومی که مشابه قوم نوح باشد مشمول آن میشود. 2. قوم نوح
پس از غرق شدن، بلا فاصله وارد آتش شدند. این آتش همان عذاب برزخی است که انسانهاي گناهکار از لحظهي مرگ تا
3. نوح علیه السلام سالیان دراز در میان قوم خود به هدایت و تبلیغ مردم پرداخت ولی آنان «1» . رستاخیز گرفتار آن میشوند
لجاجت کردند. سر انجام وقتی آن حضرت کاملًا از هدایت کافران مأیوس شد، آنان را نفرین کرد و عذاب الهی فرود آمد و
سیلاب همه را در کام خود فرو برد. 4. نفرین نوح علیه السلام همراه با استدلال است و به خدا عرض میکند که از آن جا که این
قوم کافر، ستمکار و گمراه گرند و نسل آینده را فاسد و کافر میکنند مستحق هلاکت هستند؛ پس نفرین او براي انتقام و از روي
« هیچ ساکنی از کافران را بر زمین وامگذار » 5. برخی مفسران از تعبیر خشم نبود. ص: 266
.6 «1» . استفاده کردهاند که دعوت و رسالت نوح جهانی بوده، همان طور که عذاب قوم او به وسیلهي سیلاب نیز جهانی بوده است
یا از طریق تجربهي تبلیغ سالیان دراز و برخورد ناشایست مردم، یعنی با محاسبات معمولی، و یا از «2» نوح علیه السلام از طریق وحی
هر دو راه، متوجه شد که دیگر قوم او ایمان نمیآورند؛ چون کسانی که 950 سال تبلیغ بر آنان اثر نکرد، در آینده نیز ایمان
نمیآورند و حتی نسل آینده را نیز به فساد و کفر میکشند. 7. قوم نوح هم فاجر بودند و هم کافر؛ یعنی کسانی بودند که هم
گناهان زشت مرتکب میشدند و هم بسیار کفر میورزیدند؛ به عبارت دیگر هم از نظر عملی و هم از نظر اعتقادي منحرف بودند.
8. نوح علیه السلام براي خود طلب آمرزش کرد. شاید به خاطر آن که احتمال میداد در صدها سال تبلیغ و تلاش، ترك اولایی از
او سرزده، یا کوتاهی کرده باشد. آري؛ بندگان خاص خدا اینگونهاند که با تلاشهاي خود مغرور نمیشوند بلکه همیشه احتمال
میدهند که مق ّ ص ر باشند و از این رو طلب آمرزش میکنند. 9. نوح علیه السلام براي پدر و مادرش دعا و از زحمات آنان
حقشناسی میکند و نیز براي مؤمنان قوم خود که به آیین او گرویدند و همراه او وارد کشتی شدند دعا میکند و نیز براي همهي
زنان و مردان مؤمن در طول تاریخ دعا میکند و با مؤمنان سراسر عالم ارتباط بر قرار میسازد. 10 . مقصود از خانهي نوح علیه
صفحه 85 از 134
السلام در این آیات، خانهي شخصی یا مسجد اوست که محل رفت و آمد مؤمنان بود و یا منظور کشتی نوح یا آیین اوست که
مؤمنان وارد آنها شدند. ص: 267 از امام صادق علیه السلام روایت شده که مقصود از خانهي
آموزهها و پیامها: 1. گناه، کفر، گمراه «1» . نوح، ولایت است و هر کس وارد ولایت گردد، در خانهي پیامبران وارد شده است
ساختن و ستمکاري از عوامل نزول عذاب در دنیاست. 2. خطا و گناه عامل عذاب دنیوي و اخروي است. 3. از نفرین رهبر الهی
بهراسید که ممکن است با نفرین خود همهي کافران را هلاك سازد. 4. گمراهان گمراه کننده که نسل آینده را فاسد میسازند
مستحق نفرین و عذاباند. 5. به فکر نسل آینده و هدایت آنان باشید و خطرها را از آنان دور سازید. 6. براي خود، پدر و مادر و
ص: 269 «2» . مؤمنان دعا کنید و علیه ستمکاران نفرین نمایید
بخش